نگار طاهونچی | شهرآرانیوز؛ اولین جلسه نمایش، نقد و بررسی آثار سینمایی در «پاتوق فیلم فردوس» با همکاری جهاد دانشگاهی مشهد و با حضور دانشجویان رشته سینما و علاقهمندان به این حوزه برگزار شد. این پاتوق هنری توسط مؤسسه آموزش عالی فردوس شکل گرفته و انتقال تجربیات فیلم سازان عرصه سینما به دانشجویان فیلم سازی و علاقهمندان به سینما، مهمترین دلیل شکل گیری چنین محفل سینمایی است.
اولین جلسه از پاتوق هنری فیلم فردوس به تحلیل و بررسی سه فیلم کوتاه «هلیوس»، «دوف» و «گذرگاه مرزی» به کارگردانی مجید صداقت برجی اختصاص پیدا کرد. آنچه در ادامه میخوانید، گزارشی از برگزاری این جلسه نقد و بررسی با حضور کارگردان این سه اثر و حورا حق شنو، کارشناس و منتقد سینماست.
مجید صداقت برجی پیش از اینکه به عنوان کارگردان در عرصه تولید فیلم کوتاه پا بگذارد، سالها به عنوان فیلم بردار و عکاس مشغول به کار بوده و از سال ۱۳۹۴ با ساخت فیلم کوتاه «برای لحظهای دیگر» وارد عرصه فیلم سازی شده است.
وی با اشاره به اینکه فرایند تولید فیلم کوتاه برای او بدون پشتوانههای تجربی و با حداقل امکانات و بودجه شخصی همراه بوده است، گفت: فیلم ساز باید خیلی چیزها را تجربه کند و البته از خیلی چیزها نترسد. اساسا کسب تجربه، مهمترین اصول فیلم سازی است. وی افزود: برای اینکه یک فیلم ساز در ابتدا بتواند فیلم خوبی بسازد، باید تیم خوب و هم فکری را برای تولید فیلم انتخاب کند. داشتن یک تیم حرفهای و خوب برای فیلم ساز، شانس بزرگی است. این کارگردان ادامه داد: فیلم ساز، باید کارش را دوست داشته باشد. فیلم سازی، لذتی وصف ناپذیر دارد و اگر فیلم ساز کارش را دوست نداشته باشد، قطعا اذیت میشود.
وی در ادامه نشست، درباره فیلم «گذرگاه مرزی» گفت: این فیلم در سال ۱۳۹۵ ساخته شد و در ابتدا قرار بود «گذرگاه مرزی» در چهار روز جمع بندی شود؛ اما فیلم برداری آن نزدیک به شش روز طول کشید. اگر از همان روز نخست فیلم برداری، روی شش روز برنامه ریزی میکردیم، قطعا تولید فیلم با دقت بیشتری همراه بود و میتوانستم با هوشمندی بیشتری بر روی پلانها وقت بگذارم که باید فیلم سازان جوان به این نکات توجه کنند.
صداقت برجی با اشاره به کاندید اشدن فیلم «گذرگاه مرزی» در جشنوارههای بین المللی گفت: به دلیل فیلم نامه قوی، این فیلم توانست در بخش «اکسترا شورت فیلم» یکی از جشنوارههای بین المللی فیلم ایتالیا حضور پیدا کند و موفق به کسب جایزه شود؛ همچنین این فیلم در جشنواره آزاد مدرسه فیلم مسعود کیمیایی جایزه بهترین کارگردانی را دریافت کرد.
این فیلم ساز مشهدی افزود: اعتراف میکنم که به خوبی نتوانستم کارگردانی کنم؛ البته نکاتی را در قاب بندی و نماهای بیرونی فیلم رعایت کردم، ولی آن ارتباطی که باید فیلم از طریق کارگردانی با مخاطب برقرار میکرد، به خوبی اتفاق نیفتاد.
این کارگردان درباره روند فیلم سازی در فیلم «دوف» عنوان کرد: این فیلم در سال ۱۳۹۸ و در اوج دوران همه گیری کرونا ساخته شد و اگرچه در جشنوارههای داخلی چندان موردتوجه قرار نگرفت، اما در سی جشنواره بین المللی حضور پیدا کرد و موفق به کسب جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره بلغارستان و گرجستان شد.
وی با اشاره به اینکه فیلم «دوف» از پربازدیدترین فیلمهای کوتاه منتشر شده در سایت فیلیمو بوده است، افزود: این فیلم بر اساس طرحی از نیما جاویدی ساخته شده و تأثیرات خشونتهای اجتماعی را که در جهان امروز نهادینه شده و همچنین این خشونتها به شکلهای متفاوتی نیز مدیریت میشود، بر روی ذهن و روان کودکان، روایت میکند.
صداقت برجی درباره فیلم «هلیوس» عنوان کرد: این فیلم چندین لایه عمیق اجتماعی دارد و در هر لایه به موضوعات مختلف اجتماعی و انسانی پرداخته شده است، اما باید پذیرفت که همه مخاطبان، چنین سبک فیلمهایی را نمیپسندند و آن دسته از مخاطبانی که این فیلم را پسندیدند، آدمهای متفاوتی بودند. صداقت برجی با بیان اینکه ساخت فیلم کوتاه «هلیوس» بسیار جسورانه بود، گفت: اساسا ساخت فیلمهایی از جنس «هلیوس» سخت است و جسارت میخواهد و باید پذیرفت که ذات هنر فیلم سازی بر اساس سلیقه بوده و ممکن است خیلیها فیلمی را نپسندند.
در ادامه نشست، حورا حق شنو، کارشناس و منتقد سینما، گفت: فیلم «گذرگاه مرزی» در ژانر اجتماعی ساخته شده و شخصیت پردازی عمیقی دارد و به مضامین نابرابری اجتماعی، فساد و تقدیرگرایی میپردازد. در این فیلم از نمادهای بصری به خوبی استفاده شده و ما با شخصیت حسام روبه رو میشویم که برای نجات جان خودش مجبور به قتل میشود.
وی افزود: کارگردان در این فیلم و از طریق زاویههای لانگ شات دوربین در بیایان توانسته است به خوبی، تنش، ترس و احساس خطر را به مخاطب القا کند و موسیقی در این فیلم به فضای ترس و انتقال حس ناامنی کمک کرده است.
حق شنو با اشاره به محتوا فیلم «دوف» نیز گفت: این فیلم در بستری از تضاد بین معصومیت دوران کودکی و انواعی از خشونتهای اجتماعی شکل گرفته و داستان با زبان ساده و به صورت نمادین برای مخاطب بازگو شده است. ما در فیلم، پسربچهای را میبینیم که نماینده نسل آینده است و در دنیای بی آلایش خودش با دختر بچه همسایه به سر میبرد؛ اما اندک اندک، خشونتهای بیرونی و خشونتهایی از طریق رسانه بیان میشود و بر روی ذهنش سایه میاندازد.
این منتقد مشهدی افزود: دختر بچه در این فیلم نماد لطافت، آرامش و زیبایی است که گاهی شاهد درگیری خشونتهای خیابانی میشود. این فیلم درواقع نقلی درخصوص جنگ و خشونتهای اجتماعی بیرونی و حتی القای خشونت به کودکان از طریق رسانه هاست که امروزه بسیار شاهدش هستیم و پنجرهای که پسر بچه مقابل آن ایستاده و بیرون را تماشا میکند، نماد مرزی بین دنیای آرام کودک و دنیای خشونت بار و پر از تلاطم بیرون است.
وی درباره فیلم «هلیوس» گفت: این فیلم لایحههای عمیق اجتماعی را در چند بُعد نشان میدهد و داستان درباره فردی است که در فیلم هیچ نامی ندارد و در دوران جنگ خانواده اش را از دست داده و توسط خانواده خاله اش بزرگ شده و بر مبنای زخمهای روانی و آسیبهایی که از کودکی با او همراه بوده است، به یک انزوای اجتماعی رسیده و بادکنک هلیومی در این فیلم نمادی از امید، نجات و بازگشت دوباره به زندگی و حس آزادی و نمادی از خورشید است.
حق شنو با اشاره به مضمون فیلم «هلیوس» ادامه داد: مهاجرت به عنوان رؤیایی دست نیافتنی و انزوا در محیط شهری از دیگر مضامین این فیلم بوده و این فیلم در پایان دو محوریت دارد؛ پذیرش زندگی با همه نقصها و کمبودها یا نابودی که با مرگ همراه است که در نهایت شخصیت فیلم، گزینه اولی را انتخاب میکند و به نوعی امید به زندگی در میان تمامی ناامیدیها در این فیلم به خوبی نشان داده شده است.